جدول جو
جدول جو

معنی غسان ازدی - جستجوی لغت در جدول جو

غسان ازدی(غَسْ سا)
متوفی به سال 218 هجری قمری، عبدالاعلی بن مسهر بن عبدالاعلی غسانی دمشقی، مکنی به ابومسهر. از سعید بن عبدالعزیز تنوخی و یحیی بن حمزه حضرمی و مالک بن انس و عبدالله بن علاء و جز آنان سماع کرد، و یحیی بن معین و محمد بن عبدالملک بن زیخویه (کذا) و دیگران از وی روایت کردند. او اعلم مردم به مغازی و ایام بود. مأمون وی را به بغداد برد و او را در آنجا حبس کرد تا درگذشت. ابومسهر گوید: من با سعید بن عبدالعزیز دوازده سال مجالست داشتم وکسی بیش از من حدیث وی را در حفظ نداشت مرگ ابومسهردر بغداد در غرۀ رجب سال 218 هجری قمری اتفاق افتاد و وی 79 سال عمر کرد. (از انساب سمعانی ورق 408ب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَسْ سا)
ابن نعمان بن عدّی ازدی غسانی، از فاتحان اسلام و در زمان معاویه والی افریقا بود، و عبدالملک بن مروان نیز وی را در سال 74 هجری قمری با لشکری به افریقا فرستاد و او در این سفر با زن شجاع افریقائی بنام ملکه ’دهینا’ که یک کاهن بربری بود، جنگهاکرد و در 90 هجری قمری درگذشت. (اعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 220). و رجوع به کامل التواریخ ابن اثیر ج 4 ص 179 شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ اَ)
ابن علی بن ظافر ازدی مصری صفی الدین ادیب. درگذشتۀ 657 هجری قمری 1259/ میلادی او راست: ’الفریده’. (معجم المؤلفین ازایضاح المکنون ج 2 ص 189) (هدیه العارفین ج 1 ص 313)
لغت نامه دهخدا